می شنوم که ناقوس های آزادی دوباره به صدا در می آیند.یک بار در گذشته صدایشان را شنیده بودم.وقتی که به همراه باد می وزیدند.مردم چین زنجیروار حرکت میکنند.آنها انتظار آزادی را می کشند.حالا وقت این رسیده که به تمامی دنیا حقیقت درباره حزب کمونیست چین گفته شود.دوست دارم که در این ترانه تصویری رسم کنم.درباره این که چه اتفاقی در چین خواهد افتاد اگر فالون گونگ را تمرین کنید.یا اگر یک مسیحی هستید یا طرفدار دموکراسی آنها شما را درون یک سلول زندانی می کنند و کلیدش را دور می اندازند.آزادشان کنید.اردوگاه های کار اجباری همچون جهنم واقعی هستند.جایی که شما کتک می خورید گرسنگی می کشید ، شستشوی مغزی می شوید و جایی برای دادخواهی نیست.هیچ قانون و یا عدالتی وجود ندارد آنجا فقط حزب کمونیست چین وجود دارد که کارهای شیطانیشان را پنهان می کنند در پشت جامه ای از ابهام.دنیای آزاد باید از برای رسیدن به رهایی حمایت کند ولی امروزه ما حقوق بشر را برای اینکه یک تلویزیون ارزان بخریم یکجا میفروشیم.ما برده داری و شکنجه را می بینیم
و سرمان را بر می گردانیم.من مایلم کمی گرانتر بخرم تا اینکه برای نسل کشی پول بپردازم.آزادشان کنید.دنیا دیوار برلین را فراموش نخواهد کرد. و اینکه چگونه مردم با خوشحالی می رقصیدند.زمانی که در حال فرو ریختن بود.رهبران چینی از ترس به خود می لرزند وقتی که آن روز را به خاطر می آورند.آنها می دانند که زمان خودشان هم دیگر در حال تمام شدن و به زودی باید به سزای اعمالشان برسند.اژدهای قرمز بیشتر از این نمی تواند پرواز کند.زره اش توسط ۹ شمشیر سوراخ شده و در حال مرگ است.و میلیون ها نفر از اعضایش در ملا عام انکارش کردند دنیا مکان بهتری خواهد بود بدون حزب کمونیست چین.آزادشان کنید